۱۳۹۷ خرداد ۲۲, سه‌شنبه

دیگر کسی انجا من را نمی شناسد

او میگفت برخی فکر میکنند کتاب "نحوه بدیلی برای زندگی نوین بشری" را عرضه میکند. ایا این بهتر از انتقام نیست؟

پول و سرمایه نابود کننده فردیت است

مقاله "مالکیت خصوصی و کمونیسم" دیدگاه عمیق تری دارد و با هیجان بیشتری می نویسد: "رشد پنج حس شناخته شده حاصل تاریخ جهان از آغاز تا حال حاضر است." شاید شادمانی ماه عسل بوده است که به مارکس امکان داد فرضی را در نظر بگیرد که مردمان نوینی در استانه ظهور از افق هستند، مردمانی با حرس کمتر برای مالکیت; همگام با احساسات و تمایلات خویش; درون نگر و آماده و مجهز به نیروی عشق بعنوان بخش عمده ای از توسعه انسانی. این مردمان نوین چه کسانی هستند که توان نمایندگی و آزادسازی جامعه بشری را باخود دارند؟ پاسخی که مارکس را معروف و شهیر ساخت و در بیانیه مانیفست به جهان ارائه شده است: "پرولتاریا، طبقه نوین کار." اما این پاسخ در خود سوالات بیشماری را برمی انگیزد. ما میتوانیم انها را در دو بخش تقسیم کنیم؛ اولین خط سوالات درباره عضویت در طبقه کار است، و دومی درباره ماموریت آن خواهد بود. این ها کیستند، که وارث تمام نسل های بشریند؟ و باتوجه به عمق و گستره درد و رنجشان، که مارکس به خوبی انرا تصویر کرده است، از کجا قرار است انرژی مثبت لا زم نه تنها برای کسب قدرت بلکه برای تغییر جهان را بدست اورند؟ دست نوشته های مارکس ۱۸۴۴ پاسخ سوال عضویت را نمیدهد، اما او مطالب جذابی را درباره ماموریت عرضه میکند. او میگوید که باوجود آنکه جامعه مدرن وحشیانه خود را ناتوان و نابود میسازد. اما بطور دیالکتیکی "بشر ثروتمند" را و "نیازهای غنی" را با هم پیش میاورد. 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر