آیا محمد بن ابی بکر[۱] از قاتلین عثمان بن عفان خلیفه سوم مسلمانان بود؟؟
در این بررسی اجمالی برآنیم که با استناد به تاریخ طبری( جلد ششم ) اشاره ای بکنیم به دخالت محمد بن ابوبکر فرزند خلیفه اول مسلمین در قتل عثمان بن عفان خلیفه سوم مسلمانان. در آغاز برای آن دسته از دوستانی که اطلاع کافی از تاریخ اسلام ندارند، بطور اختصار به موضوع اعتراض و مخالفت مسلمانان به حکمرانی عثمان می پردازیم و در ادامه نگاهی می اندازیم به دخالت محمد بن ابوبکر درجریان به قتل رسیدن عثمان بن عفان.
عثمان خلیفه سوم حدود ۱۲ سال خلافت کرد یعنی از سال ۲۳ تا سال ۳۵ هجری قمری. شش سال اول خلافت او تا اندازه ای به خیرو خوشی گذشت و اعتراض چندانی از سوی مخالفین او صورت نگرفت اما در شش سال دوم اعتراضات و مخالفتهای گسترده و همه جانبه ای علیه او بوجود آمد که در نهایت در سال ۳۵ قمری پس از حدود ۴۰ روز محاصره خانه او از سوی معترضین با قتل او پایان گرفت.
طبری در مورد دلایل اعتراضات علیه عثمان را در صفحه ۲۲۶۴ کتابش این چنین می آورد:
... بعلاوه از این پیش بی عدالتی کرده ای و تبعیض در تقسیم، و عقوبت ناروای کسان و توبه و بازگشت به گناه...
در سالهای منتهی به سال ۳۵ قمری مخالفتها علیه خلیفه سوم شدت بیشتر به خود می گیرد تا اینکه مخالفین او از بصره، شام،کوفه و مصر برای دادخواهی و در صورت عدم تمکین عزل او به سوی مدینه حرکت میکنند. ماجرا را از صفحه ۲۲۵۰ تاریخ طبری دنبال می کنیم. طبری از قول فردی بنام عبدالرحمان بن یسار می نویسد:
وقتی مردم کارهای عثمان را بدیدند یاران پیغمبر که در مدینه بودند به یارانی که در آفاق بودند و در مرزها پراکنده بودند نامه نوشتند: شما رفته اید که در راه خدای عزوجل جهاد کنید و دین محمد را می جوئید، اما دین محمد پشت سر شما به تباهی رفته و متروک مانده، بیائید و دین محمد رابه پا دارید. پس یاران محمد از هر سو آمدند و عثمان را کشتند.
حال بعد از نقل کوتاه ماجرای مخالفت و کشتن خلیفه سوم از نقش و دخالت محمد بن ابوبکر در قتل او پرده بر می داریم.
طبری به تحریک مردم علیه عثمان در کتابش اشاره می کند و در صفحه ۲۲۳۹ می نویسد:
محمد بن ابی بکر و محمد بن ابی حذیقه در مصر علیه عثمان تحریک می کردند.
آنطور که طبری در کتابش روایت می کند. پس از حدود ۴۰ روز محاصره خانه خلیفه سوم، مخالفین به خانه او وارد شده و او رامی کشند . ورود مخالفین وشخص محمد بن ابوبکر را طبری این گونه نقل می کند:
عبدالرحمان بن محمد گوید: محمد بن ابی بکر از خانه عمرو بن حزم از دیوار سوی عثمان رفت، و کنانه بن بشر بن عتاب و سودان بن حمران و عمرو بن حمق نیز با وی بودند. عثمان پیش زنش نایله بود و در مصحف سوره بقره را می خواند. محمد بن ابی بکر پیش رفت و ریش عثمان را گرفت و گفت: ای نعثل (۲) ! خدایت خوار کرد. عثمان گفت، من نعثل نیستم، بلکه بنده خدایم و امیر مؤمنان. محمد گفت: معاویه و فلان و فلان کاری برای تو نساختند. عثمان گفت، برادرزاده ام ریشم را ول کن، اگر پدرت بود چیزی را که تو گرفته ای نمی گرفت. محمد گفت: اگر دیده بودت که این کارها را می کنی به تو اعتراض می کرد، کاری بیش از گرفتن ریشت نمی کنم. عثمان گفت،از خدا بر ضد تو یاری می جویم و ازاو کمک می خواهم. پس از آن محمد با تیری که به همراه داشت به پیشانی او زد. کنانه بن بشر تیرهای که به دست داشت بلند کرد و بیخ گوش عثمان زد که تا گلوی او فرو رفت، آنگاه با شمشیر بزد و او را بکشت. ( صفحات ۸۷-۲۲۸۶ )
اگر ما روایتی که طبری از این ماجرا بدست میدهد را مقرون به واقع بدانیم باید اذعان کرد که مخالفین او طیف گسترده ای تشکیل می دادند بطوریکه حتی بعد از قتل اودر مدینه کمتر افرادی حاضر بودند در کفن و دفن و نماز خواندن بر میت او شرکت کنند. . به صفحه ۲۳۱۶ جلد ششم کتاب تاریخ طبری توجه کنید:
عبدالله بن ساعده گوید: پس از آنکه عثمان کشته شد، دو روز همچنان ببود و نتوانستند دفنش کنند. آنگاه چهار کس او را برداشتند، حکیم بن حزام و جبیر بن مطعم و نیار بن مکرم و ابو جهم بن حذیقه،و چون جنازه را گذاشتند که بر او نماز کنند تنی چند از انصار بیامدند ونگذاشتند که بر او نماز کنند که اسلم بن اوس بن بجره بن ساعدی وابوحیه مازنی ازآن جمله بودند و نیز نگذاشتند در بقیع دفنش کنند.
۱- پسر ابوبکر صدیق خلیفه اول مسلمانان
۲- کفتار نر. نام مرد مصری درازریش و عثمان را نیز به سبب طول لحیه اش بدو تشبیه کردند وبدین لقب نامیدند.
در این بررسی اجمالی برآنیم که با استناد به تاریخ طبری( جلد ششم ) اشاره ای بکنیم به دخالت محمد بن ابوبکر فرزند خلیفه اول مسلمین در قتل عثمان بن عفان خلیفه سوم مسلمانان. در آغاز برای آن دسته از دوستانی که اطلاع کافی از تاریخ اسلام ندارند، بطور اختصار به موضوع اعتراض و مخالفت مسلمانان به حکمرانی عثمان می پردازیم و در ادامه نگاهی می اندازیم به دخالت محمد بن ابوبکر درجریان به قتل رسیدن عثمان بن عفان.
عثمان خلیفه سوم حدود ۱۲ سال خلافت کرد یعنی از سال ۲۳ تا سال ۳۵ هجری قمری. شش سال اول خلافت او تا اندازه ای به خیرو خوشی گذشت و اعتراض چندانی از سوی مخالفین او صورت نگرفت اما در شش سال دوم اعتراضات و مخالفتهای گسترده و همه جانبه ای علیه او بوجود آمد که در نهایت در سال ۳۵ قمری پس از حدود ۴۰ روز محاصره خانه او از سوی معترضین با قتل او پایان گرفت.
طبری در مورد دلایل اعتراضات علیه عثمان را در صفحه ۲۲۶۴ کتابش این چنین می آورد:
... بعلاوه از این پیش بی عدالتی کرده ای و تبعیض در تقسیم، و عقوبت ناروای کسان و توبه و بازگشت به گناه...
در سالهای منتهی به سال ۳۵ قمری مخالفتها علیه خلیفه سوم شدت بیشتر به خود می گیرد تا اینکه مخالفین او از بصره، شام،کوفه و مصر برای دادخواهی و در صورت عدم تمکین عزل او به سوی مدینه حرکت میکنند. ماجرا را از صفحه ۲۲۵۰ تاریخ طبری دنبال می کنیم. طبری از قول فردی بنام عبدالرحمان بن یسار می نویسد:
وقتی مردم کارهای عثمان را بدیدند یاران پیغمبر که در مدینه بودند به یارانی که در آفاق بودند و در مرزها پراکنده بودند نامه نوشتند: شما رفته اید که در راه خدای عزوجل جهاد کنید و دین محمد را می جوئید، اما دین محمد پشت سر شما به تباهی رفته و متروک مانده، بیائید و دین محمد رابه پا دارید. پس یاران محمد از هر سو آمدند و عثمان را کشتند.
حال بعد از نقل کوتاه ماجرای مخالفت و کشتن خلیفه سوم از نقش و دخالت محمد بن ابوبکر در قتل او پرده بر می داریم.
طبری به تحریک مردم علیه عثمان در کتابش اشاره می کند و در صفحه ۲۲۳۹ می نویسد:
محمد بن ابی بکر و محمد بن ابی حذیقه در مصر علیه عثمان تحریک می کردند.
آنطور که طبری در کتابش روایت می کند. پس از حدود ۴۰ روز محاصره خانه خلیفه سوم، مخالفین به خانه او وارد شده و او رامی کشند . ورود مخالفین وشخص محمد بن ابوبکر را طبری این گونه نقل می کند:
عبدالرحمان بن محمد گوید: محمد بن ابی بکر از خانه عمرو بن حزم از دیوار سوی عثمان رفت، و کنانه بن بشر بن عتاب و سودان بن حمران و عمرو بن حمق نیز با وی بودند. عثمان پیش زنش نایله بود و در مصحف سوره بقره را می خواند. محمد بن ابی بکر پیش رفت و ریش عثمان را گرفت و گفت: ای نعثل (۲) ! خدایت خوار کرد. عثمان گفت، من نعثل نیستم، بلکه بنده خدایم و امیر مؤمنان. محمد گفت: معاویه و فلان و فلان کاری برای تو نساختند. عثمان گفت، برادرزاده ام ریشم را ول کن، اگر پدرت بود چیزی را که تو گرفته ای نمی گرفت. محمد گفت: اگر دیده بودت که این کارها را می کنی به تو اعتراض می کرد، کاری بیش از گرفتن ریشت نمی کنم. عثمان گفت،از خدا بر ضد تو یاری می جویم و ازاو کمک می خواهم. پس از آن محمد با تیری که به همراه داشت به پیشانی او زد. کنانه بن بشر تیرهای که به دست داشت بلند کرد و بیخ گوش عثمان زد که تا گلوی او فرو رفت، آنگاه با شمشیر بزد و او را بکشت. ( صفحات ۸۷-۲۲۸۶ )
اگر ما روایتی که طبری از این ماجرا بدست میدهد را مقرون به واقع بدانیم باید اذعان کرد که مخالفین او طیف گسترده ای تشکیل می دادند بطوریکه حتی بعد از قتل اودر مدینه کمتر افرادی حاضر بودند در کفن و دفن و نماز خواندن بر میت او شرکت کنند. . به صفحه ۲۳۱۶ جلد ششم کتاب تاریخ طبری توجه کنید:
عبدالله بن ساعده گوید: پس از آنکه عثمان کشته شد، دو روز همچنان ببود و نتوانستند دفنش کنند. آنگاه چهار کس او را برداشتند، حکیم بن حزام و جبیر بن مطعم و نیار بن مکرم و ابو جهم بن حذیقه،و چون جنازه را گذاشتند که بر او نماز کنند تنی چند از انصار بیامدند ونگذاشتند که بر او نماز کنند که اسلم بن اوس بن بجره بن ساعدی وابوحیه مازنی ازآن جمله بودند و نیز نگذاشتند در بقیع دفنش کنند.
۱- پسر ابوبکر صدیق خلیفه اول مسلمانان
۲- کفتار نر. نام مرد مصری درازریش و عثمان را نیز به سبب طول لحیه اش بدو تشبیه کردند وبدین لقب نامیدند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر