۱۳۹۶ مرداد ۲۵, چهارشنبه

بررسی موضوع خشونت در اسلام با استناد به اسناد معتبر!!

 البته تعداد کسانی که پیامبر اسلام در زندگی خود دستور ترورشان را صادر کرده به این افراد منحصر نمی شوند و کسان بسیار دیگری نیز بوده اند که خیلی پیش از این تاریخ به فرمان او به قتل رسیده اند! محمد معمولاً عادت داشت که وقتی از کسی کینه به دل می گرفت در هنگامی که عده ای از مسلمانان مؤمن دورش جمع بودند اسم آن شخص را بر زبان می آورد و جمله ای ادا می کرد، مثلاً مانند این که «کیست که کار این پلید را بسازد؟» یا «کیست که داد مرا از این خبیث بستاند؟


برای مثال می توان از قتل دو نفر به نام های «نضر ابن حارث» و «عقبة ابن ابی معیط» یاد کرد که پس از جنگ بدر و پیروزی لشکر اسلام بر مکیان اتفاق افتاد. این دو نفر از اسیران قریش بودند که محمد در راه مدینه با غضب و خشونتی تمام فرمان داد تا آنان را گردن بزنند! نضر ابن حارث از قریشیانی بود که با افسانه های ایرانی و یونانی آشنائی داشت و گناهش این بود که «در بعضی از جلساتی که محمد بر مردم قرآن می خواند و آنان را به اسلام دعوت می کرد پس از او در مجلس می نشست و از اساطیر مردم این دو سرزمین داستان ها نقل می کرد و سپس از حاضران می پرسید: شما را به خدا قصۀ کدام یک از ما بهتر بود؟» (٢٥) گفته شده است که نضر اسیر یکی از مسلمانان به نام مقداد بود و او طمع به فدیه داشت. از این رو به پیغمبر گفت: این اسیر من است، یعنی حق من است و جزء غنائم!
 پیغمبر گفت مگر فراموش کرده ای که این پلید دربارۀ قرآن گفته است: «ما قرآن را شنیدیم، اگر بخواهیم مانند آن را خواهیم گفت زیرا که اینها چیزی جز افسانه های کهن نیست (قد سمعنا لو نشاء لقنا مثل هذا، ان هذا الا اساطیر الاولین» (سورۀ مدنی الانفال آیه ٣١) (٢٦) و به دنبال این تذکر عتاب آمیز که مستند به وحی الهی هم بود مقداد ناگزیر دم درکشید و به فرمان پیامبرش تن در داد. گفته شده است که علاوه بر آیه بالا آیۀ ٩٣ سورۀ مکی الانعام نیز دربارۀ همین نضر نازل شده که مضمون آن چنین است: «کیست ستمکارتر ..... از آن کس که گفت من نیز همانند آیاتی که خدا نازل کرده است نازل خواهم کرد؟» و چنین کسی که «دربارۀ خدا سخن به ناحق گفته و از آیات او سرپیچی کرده» به «عذابی خوار کننده کیفر داده می شود (و من اظلم ممن افتری علی الله کذباً او قال …. ساُنزل ما انزل الله و لو تری اذا الضالمون ..... تجزون عذاب الهون بما کنتم تقولون علی الله غیر الحق .....» در مورد عقبه نیز نوشته اند وقتی محمد دستور قتل او را داد از وحشت فریاد زد: پس بچه هایم چه می شوند؟ فرمود: النار! (٢٧)

وقتی که محمدیون این ادعا را مطرح میکردند اعراب زیادی در آن زمان که اوج دوران شعر و شاعری عربستان بود اشعاری در رد حرفهای محمد میسرودند و ادعا میکردند که آیه ها و سوره هایی زیباتر از سوره ها و آیه های محمد آورده اند و محمد بسیار با آنان به دشمنی بر میخواست و حتی چند تن از آنان را بطور کاملا ناجوانمردانه ترور کرد. بعنوان مثال در تاریخ نام اسما بنت مروان زن شاعری هست که اشعار محمد را هجو میکرد و محمد بر سر خود میکوبید که چه کسی از شما مومنان مرا از دست این زن نجات میدهد؟ تا اینکه وی را ناجوانمردانه کشتند و







هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر